کجای دنیا قاضی با یکسال سابقه کار حکم اعدام صادر می‌کند

ارسال شده توسط ادمین در 18 آبان 1393 ساعت 23:20:48

کجای دنیا قاضی با یکسال سابقه کار حکم اعدام صادر می‌کند

گفت‏ وگو

اصل تفکیک قوا در نظریه«منتسکیو»و دیگر فلاسفه و حقوقدانان‏ بر این پایه تنظیم شده است‏ که قوای سه‏ گانه، ضامن آزادی و امنیت افراد جامعه باشند.

در اکثر کشورها،در رأس‏ دادگستری،وزیر دادگستری‏ که عضو قوه مجریه است، قرار دارد.

ولی قوه قضاییه از استقلال‏ کافی برخوردار است. چون قضات مستقل‏اند.

کجای دنیا قاضی با یکسال سابقه کار حکم اعدام صادر می‏کند

دکتر«گودرز افتخار جهرمی»رییس سابق و عضو فعلی هیات مدیره کانون وکلای‏ دادگستری،رییس دانشکده حقوق دانشگاه‏ شهید بهشتی،عضو هیات نظارت بر حسن‏ اجرای قانون اساسی و عضو هیات نظارت بر مطبوعات،از حقوقدانان برجسته و صاحبنظر کشور است.وی که ریاست طرف ایرانی حل‏ اختلافات ایران و امریکا در لاهه را نیز عهده‏دار بوده،خود را به‏ویژه در 20 سال اخیر وقف‏ تدریس حقوق و تربیت حقوقدانان جوان کرده‏ و نقش ویژه و منحصر به فردی در حفظ و اعتلای«کانون وکلای دادگستری»داشته‏ است.

دکتر«افتخار جهرمی»،فرصتی هرچند کوتاه‏ در اختیار ماهنامه «وکالت» قرار داده و به‏ سوالات خبرنگار ما پاسخ گفتند.

بنظر شما منظور از استقلال و تفکیک‏ قوای سه ‏گانه چیست؟

از ابتدای تشکیل جوامع انسانی ذهن‏ اندیشمندان معطوف به تفکر درباره سعادت‏ انسانها و حکومتی که بهتر بتواند سهادت افراد بشر را تأمین کند بوده است.حکمای یونان‏ مانند ارسطو و افلاطون بیش از سایر اندیشمندان‏ در این مورد کوشش کرده‏اند و آثار ارزشمندی‏ به جا گذاشته‏اند.اصل تفکیک قوا را ابتدا در کتاب«سیاست»ارسطو می‏بینیم.هرچند قوای‏ سه‏گانه‏ای که ارسطو در کتاب«سیاست»خود مطرح می‏کند،با آنچه امروز در قوانین اساسی‏ کشورها پذیرفته شده تفاوتهایی دارد.

در مکتب حقوق فطری،«پوفندرف»حقوقدان‏ و مورخ آلمانی در کتاب«حقوق فطری»به شرح‏ وظائف و اختیارات حکومت می‏پردازد و آن‏ها را تقسیم‏بندی می‏کند.«ژان لاک»فیلسوف‏ انگلیسی اولین کسی است که در مورد تفکیک‏ قوا،نظر بالنسبه جامعی ارائه می‏دهد.تا بالاخره‏ «منتسکیو»نویسنده و فیلسوف فرانسوی در قرن هیجدهم در کتاب«روح القوانین» توانست نظریه تفکیک قوا را بنحوی جالب ارائه‏ نماید و هدف از تفکیک قوا را بنحوی شایسته‏ توضیح دهد،بطوریکه مورد قبول اکثر قریب‏ باتفاق فلاسفه،حقوق،حقوقدانان و قانونگذاران‏ قرار گیرد.

«منتسکیو»به خوبی‏مرزهای قوای سه‏گانه‏ مقننه،اجرائیه،و قضائیه را مشخص می‏سازد.او معتقد است،هر قدرتی نیاز به حد و مرزی دارد و صاحبان قدرت گرایش به سوءاستفاده از آن‏ را دارند بنابراین باید قدرت آنها محدود شود. «منتسکیو»از توازن و تعادل قوا صحبت می‏کند و به تعادل بین قوای مقننه و اجرائیه اهمیت‏ بیشتری می‏دهد.«منتسکیو»هدف نظریه خود را حفظ آزادیهای شخصی بیان می‏کند و صریحا" می‏گوید که اگر قوای کشور در یک شخص و یا یکدستگاه جمع گردد،دیگر از آزادی اثری‏ نخواهد ماند.

اص تفکیک قوا در نظریه«منتسکیو»و دیگر فلاسفه و حقوقدانان بر این پایه تنظیم شده است‏ که قوای سه‏گانه،ضامن آزادی و امنیت افراد جامعه باشند و آزادی و امنیت شخصی افراد جامعه از گزند خودکامه‏گی‏ها مصون و محفوظ بماند.نتیجه‏ای که از تفکیک قوا موردنظر است‏ حفظ و حراست از امنیت فردی و آزادیهای‏ اساسی افراد جامعه می‏باشد.

نکته دیگری که در اینجا قابل ذکر است،برخورد دوگانه قانونگذاران و حقوقدانان با نظریه‏ تفکیک قوای«منتسکیو»است.عده‏ای توجه به‏ تفکیک مطلق قوا داشته‏اند و کوشش کرده‏اند که حاکمیت در قوای سه‏گانه به نحوی تقسیم‏ شود که هیچیک در دیگری نتواند مداخله کند. برخورد عده‏ای دیگر با نظریه«منتسکیو»منجر به تفکیک نسبی قوا شده است.طرفداران این‏ طرز فکر تفکیک مطلق قوا را نه عملی می‏دانند و نه به مصلحت جامعه.بلکه معتقدند هر سه‏ قوه باید در مسیر تکمیل کار یکدیگر قدم‏ بردارند و در جهت اعمال حاکمیت ملی با یکدیگر همکاری کنند.

به نظر شما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نظریه تفکیک قوا به چه ترتیبی‏ اعمال شده است؟

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‏ قوای سه‏گانه کشور به ترتیبی که در قانون اساسی‏ مقرر شده،زیر نظر ولی فقیه انجام وظیفه‏ می‏کنند.بعلاوه بخش عمده‏ای از اختیارات قوه‏ مجریه به ولی فقیه سپرده شده است.مانند فرماندهی کل نیروهای مسلح اعم‏از نظامی و انتظامی.بنابراین،تفکیک قوا به نحوی که مورد نظر فلاسفه و حقوقدانان غربی است،یعنی ایجاد تعادل بین سه قوه بوسیله قانون اساسی،در قانون‏ اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش‏بینی‏ نشده است و در حالی که سه قوه اجرائیه،مقننه‏ و قضائیه از هم تفکیک شده‏اند،اختیارات قوه‏ مجریه بالنسبه محدود است و رئیس جمهور که‏ مستقیما بوسیله ملت انتخاب میشود اختیارات‏ کافی ندارد.

غالبا"از همین اصل تفکیک قوا در قانون اساسی‏ هم استنباطهای نادرستی در جامعه وجود دارد. یکی از نتایج اصل تفکیک قوا این است که قوه‏ مقننه کار اجرایی و قضایی نکند،قوه مجریه کار قانونگذاری و قضایی نکند و قوه قضائیه هم کار قانونگذاری و اجرایی نکند.اما هریک از قوا می‏توانند نسبت به کار قوه دیگر نظارت کند و این امر آنطور که بعضی تصور کرده‏اند،به اصل‏ تفکیک قوا صدمه نمی‏زند.کما اینکه طبق قانون‏ اساسی مجلس می‏تواند وزراء را استیضاح کند و یا رییس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی‏ در دو قوه دیگر هم هست و قوه قضائیه می‏تواند به جرائم اعضای دو قوه دیگر رسیدگی کند.

به نظر شما استقلال قوه قضائیه به چه ترتیب‏ تأمین می‏شود؟

از نظر تئوری همین که قوه مقننه و قوه اجراییه‏ به امر قضاوت اشتغال نداشته باشند و قوه و نهاد دیگری به نام قوه قضاییه به این کار بپردازد، ظاهرا"استقلال قوه قضاییه تأمین است.در اکثر کشورها در رأس دادگستری،وزیر دادگستری‏ که عضو قوه مجریه است قرار دارد.ولی قوه‏ قضاییه از استقلال کافی برخوردار است چون‏ قضات مستقلند.

به نظر اینجانب،استقلال قوه قضاییه در کشورهای پیشرفته به دلایل زیر است:

1-وزیر دادگستری که در رأس قوه قضاییه و دادگستری قرار گرفته،در کار قضات هیچگونه‏ مداخله ‏ای ندارد.

2-تغییر سمت و محل قضات جز با موافقت‏ آنان ممکن نیست.

3-کسی حق لغو و فسخ آرای قضایی را ندارد و جز از طریق سلسله مراتب دادگاه‏ها،حکمی‏ فسخ و لغو نمی‏شود.آن هم در مقام نظارت بر حسن جریان قوانین در دادگاه‏ها.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی‏ ایران تفکیک قوا به معنی ایجاد تعادل‏ بین سه قوه پیش‏بینی نشده و در حالی که سه قوه اجراییه،مقننه و قضاییه از هم تفکیک شده‏اند، اختیاراتی به خصوص در بخش‏ اجرایی به ولی فقیه داده شده است.

در کجای دنیا یک قاضی روزانه به‏ 20 تا 30 پرونده باید رسیدگی کند؟ در کجای دنیا یک قاضی با تحصیلات لیسانس و تنها یک سال‏ تجربه،منفردا"بدون تحقیقات‏ بازپرس مستقل و کیفر خواست‏ می‏تواند حکم اعدام صادر کند؟

4-برای استخدام قضات شرایطی وجود دارد و قضات از بین بهترین و فاضلترین تحصیل‏ کرده‏های حقوق انتخاب می‏شوند و جوی ایجاد کرده‏اند که باوجود امکان اشتغال به مشاغل‏ دیگر،شایسته‏ترین فارغ التحصیلان حقوق‏ داوطلب کار قضایی باشند.

5-قضات از نظر مالی کاملا تأمین می‏شوند.

6-امنیت شغلی قضات در حد اعلا وجود دارد.

7-فرصت کافی برای مطالعه و رسیدگی به‏ پرونده‏های مطروحه را دارند.در بعضی از کشورهای اروپایی ظرف مدت چند ماه قاضی‏ فقط به یک پرونده رسیدگی می‏کند.

8-قضات در تصمیم‏گیری‏های خود تحت‏ فشار مقامات بالاتر یا دستگاههای امنیتی قرار نمی‏گیرند.

9-هیچیک از قضات عضو احزاب و دستجات‏ سیاسی نیستند.

10-قوه قضائیه و قضات عامل تسویه حساب‏ بین صاحبان قدرت و مخالفین آنها نمی‏باشند و همچنین بعنوان عامل تسویه حساب بین‏ گروههای سیاسی و یا قطبهای اقتصادی،مورد استفاده قرار نمی‏گیرند.

در کشور ما در حالیکه رئیس قوه قضائیه عضو قوه مجریه نیست و مستقیما"بوسیله ولی فقیه‏ انتخاب می‏شود،اما اشکالات زیادی در کار این‏ قوه وجود دارد که استقلال قضات را مخدوش‏ کرده است.تجربه نشان داده است،مسئله مهم‏ در استقلال قوه قضائیه،استقلال قاضی است. باید ببینیم چرا شرایط استقلال قضات در کشور ما فراهم نشده است و کوشش شود که موانع‏ استقلال قضات رفع گردد.

باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم و نخواهیم‏ که هرچیزی را خود تجربه کنیم.ببینید تشکیلات دادگاه‏های دادگستری از پیروزی‏ انقلاب اسلامی تاکنون چند بار تغییر کرده‏ است؟و تشکیلات فعلی هم شدیدا"قابل انتقاد است و نمی‏تواند مجری عدالت و حافظ حقوق‏ مردم باشد.

در کجای دنیا یک قاضی با تحصیلات لیسانس‏ و تنها یکسال تجربه،منفردا"بدون تحقیقات‏ بازپرس مستقل و کیفر خواست می‏تواند حکم‏ اعدام صادر کند؟

بعلاوه ما امروزه دادگاه‏هایی داریم که زیر نظر قوه قضائیه نیستند و دیوان عالی کشور و دادگاه‏ عالی انتظامی قضات حق نظارت بر کار آنها از جهت حسن اجرای قوانین و رسیدگی به‏ تخلفات احتمالی قضات آن دادگاه‏ها را ندارند. مشکلات زیاد است و در یک مصاحبه کوتاه ذکر همه آنها غیرممکن است.

نظر شما درباره ماده 186 قانون برنامه‏ سوم توسعه چیست؟

همانطوری که اطلاع دارید،به موجب ماده187 قانون برنامه سوم توسعه،به قوه قضائیه اجازه داده‏ شده است که نسبت به تأیید صلاحیت مشاوران‏ حقوقی و صدور مجوز تأسیس موسسات مشاوره‏ حقوقی به متقاضیان فارغ التحصیل رشته حقوق‏ اقدام کند.کارشناسان حقوقی مزبور می‏توانند به‏ عنوان وکیل در محاکم و در سایر مراجع حضور یابند.

این ماده به استقلال کانونهای وکلای دادگستری‏ لطمه می‏زند و ایجاد چنین تشکیلاتی زیر نظر قوه‏ قضائیه تالی فاسدهای زیادی دارد.قبل از اینکه‏ پیشنهاد خودم را در این مورد ارائه کنم به اختصار چند مطلب را بیان می‏کنم: -اولا کانون وکلا از وجود چنین ماده‏ای در برنامه‏ توسعه سوم اطلاع نداشت و بعد از تصویب برنامه‏ سوم توسعه در هیأت دولت متوجه موضوع شد. بنابراین اقداماتی که عملی بود،عمدتا"انجام شد که عبارت بود از ارسال نامه به مجلس شورای‏ اسلامی و تماس با عده‏ای از نمایندگان و همچنین‏ تماس با اعضای شورای نگهبان.

-ثانیا"در برنامه دوم توسعه که در سال 1373 به‏ مجلس تقدیم شد«تقویت کانون وکلا»مورد عنایت‏ قرار گرفته بود پنج سال بعد چه تحولی ایجاد شده‏ بود که تضعیف کانون وکلا مورد توجه قرار گرفته‏ است.

-ثالثا"اینجانب گذشته از تماس با برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضای‏ محترم شورای نگهبان نامه‏ای به حضور ریاست‏ محترم جمهوری نوشتم که یک نسخه از آن را در اختیار شما قرار می‏دهم.در این نامه بعد از توضیح‏ درباره مضار تصویب این ماده از ریاست محترم‏ جمهوری خواسته‏ام که به هر طریقی که مصلحت‏ می‏دانند برای عدم تصویب یا اصلاح ماده مزبور اقدام فرمایند.ایشان هم نامه مزبور را به آقای دکتر نجفی که بعنوان نماینده دولت در مجلس شرکت‏ می‏کردند ارجاع کردند.آقای دکتر نجفی هم‏ هیچگونه دفاعی در مجلس از ماده مزبور بعمل‏ نیاوردند.ولی با جوی که علیه وکلا و هیأت مدیره‏ کانونهای وکلا در مجلس بوجود آورده بودند، اظهارات مخالفین ماده مزبور مؤثر واقع نشد و ماده‏ مورد بحث تصویب گردید.در خاتمه پیشنهاد اینجانب این است که برای لغو ماده 186 کوشش‏ شود و یا در جهت مسکوت ماندن آن تلاش بعمل‏ آید.به نظر می‏رسد در صورت کوشش و تلاش‏ گسترده و همت جمعی وکلای دادگستری و کانونهای وکلا در توجیه مضار اجرای این ماده و اقدامات مناسب دیگر،مسئولین قوه قضاییه متقاعد شوند و ترجیح دهند که ماده مورد بحث مسکوت‏ بماند.

نامه دکتر افتخار جهرمی به‏ رییس جمهوری

دکتر«گودرز افتخار جهرمی»عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری در نامه ‏ای‏ که در تاریخ 25/8/78 برای سید محمد خاتمی رئیس جمهوری فرستاده،نگرانی‏ حقوقدانان و بخصوص وکلای دادگستری نسبت به عواقب تصویب و اجرای ماده‏ 186 برنامه سوم توسعه را اعلام کرده است متن این نامه به شرح زیر است: بسمه تعالی

حضرت حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای خاتمی دامت برکاته‏ ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

احتراما"به استحضار می‏رساند:به موجب ماده 186 لایحه برنامه سوم توسعه که با تغییر مختصری به تصویب«کمیسیون اصلی»مجلس محترم شورای اسلامی رسیده‏ است به قوه قضائیه اجازه داده شده تا نسبت به صدور مجوز تأسیس مؤسسات مشاوره‏ حقوقی به فارغ التحصیلان رشته حقوق اقدام نماید تا مشاوران مورد تأیید قوه قضائیه‏ بتوانند به‏عنوان وکیل در محاکم دادگستری و ادارات از موکلین خود دفاع کنند.این ماده‏ حقوقدانان و بخصوص وکلای دادگستری را شدیدا"نگران کرده است زیرا: اولا:اعطای چنین اختیاری به قوه قضائیه با اصول قانون اساسی مربوط به وظایف و اختیارات قوه قضائیه مغایر است.

ثانیا":استقلال کانون‏های وکلای دادگستری را که حاصل سالها تلاش و مبارزه حقوقدانان‏ کشور است و در زمان حکومت ملی در سال 1331 به دست آمده از بین می‏برد.

ثالثا":استقلال کانون‏های وکلای دادگستری را که حاصل سالها تلاش و مبارزه حقوقدانان‏ کشور است و در زمان حکومت ملی در سال 1331 به دست آمده از بین می‏برد.

ثالثا":چنانچه ایجاد اشتغال و دسترسی بیشتر متقاضیان به خدمات مشاوره حقوقی انگیزه‏ تنظیم چ

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080